آااای... برفتم بر در شمس العماره برفتم بر در شمس العماره همون جایی که دلبر خونه داره زدم بر حلقه در یارم اومد دم در بگفت کیست بگفتم من مسکین درو وا کن درو وا کرد جا بهم دار سابیدم من چای بهم داد خوریدم من وقتی خواستم برم پنج زاری خواست نداشتم دو زاری خواست نداشتم یک قرون خواست نداشتم ده شاهی خواست نداشتم ته سیگار خواست ای حبیب من ای عزیز من عشق روی تو شد نصیب من لای لای لای